علامه عسکری در همایش ترکیه (۱)

علامه عسکری ilدر ترکیه ۱

در دهه‌ی هفتاد شمسی، همایشی در عربستان سعودی با حضور علمائی از مذاهب مختلف و با اشراف وهابیت برگزار و شبهاتی در این همایش علیه مکتب اهل‌بیت (علیهم السلام) مطرح شد که علمای این مکتب به آن پاسخ دادند.

با کسب تجربه از این همایش، همایش بعدی در ترکیه به شکلی متفاوت برگزار شد. در این همایش تنها یک نفر از پیروان مکتب اهل بیت (ع) حق شرکت داشت و علامه‌ی عسکری با ۸ صندوق از تألیفاتش، راهی ترکیه شد.

همهٔ کسانی که قصد سخنرانی داشتند، می‌بایست مقالهٔ مورد نظرشان را از قبل آماده و ارسال کنند تا مورد بررسی سایر علماء مذاهب قرار گیرد. علامه نیز، مقاله‌ی خود را ارسال کرد، اما هیچ مقاله‌ای به ایشان نرسید و تنها از عنوان همایش خبر داشت: «سنت رسول خدا (ص)». همایش را طوری مدیریت کردند که بعد سخنرانی علامه، هر یک از علماء با وقتی مبسوط به طرح ایراداتی نامربوط به مقاله‌ی ایشان پرداختند و برای پاسخ، تنها ۵ دقیقه به علامه وقت دادند. برای اطلاع از جزئیات همایش شما را دعوت می‌کنیم تا مقاله‌ی حاضر را مطالعه کنید.

در آغاز، گزارش همایش شیعه شناسی در ترکیه را که توسط آقایان حجة الاسلام و المسلمین حاج آقای واعظ زاده، دبیر کل مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی ‌و جناب‌ آقای دکتر حجتی بیان شده است می‌آوریم:

جناب آقای واعظ زاده:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ

در حدود سه سال قبل از طرف «وقف الدراسات الاسلامية» از مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی‌جهت شرکت در سمیناری که راجع به شیعه و شناخت شیعه است، در گذشته وحال دعوت کردند. ما هم با مشورت با بعضی از دوستان، هیأتی را مرکب از آیة الله سید مهدی روحانی، آیة الله جناتی، آقای دکتر حجتی، آیة الله سبحانی، آقای دکتر آذرشب و اینجانب تشکیل دادیم و در آن سمینار شرکت کردیم.

قبل از رفتن، مقالاتی را که اساتید ترکیه که از اهل سنت بودند و هر کدام در یک ناحیه از نواحی مربوط به تشیع بحث کرده بودند و به زبان عربی ترجمه شده بود، برای ما فرستادند و هر یک از ما یکی از آن مقالات را مورد نقد قرار داد؛ از جمله مقاله‌ای که به من دادند، مربوط بود به «الحديث عند الشيعة الامامية» که نویسنده در آن مقاله نوشته بود که: «شیعه حدیثی جز حدیث غدیر ندارد، آن هم اصل ندارد و دروغ است» و دیگر مسائل، همهٔ بحث‌های جانبی بود. هر یک از ما آن مقاله‌ای که برایش فرستاده شده بود، جواب داد. من هم جواب دادم و آن جواب در مجموعه مقالات چاپ شده است و خلاصه جواب من این بود که: «شیعه حدیث زیاد دارد وحدیث غدیر یکی از آن احادیث است. آن هم مربوط به جنبه‌ی مقام خلافت ائمه‌ی اهل البیت (علیهم السلام) است وحدیث دیگری که جنبه‌ی مدرکیت علمی‌اهل بیت (علیهم السلام) را ثابت می‌کند، حدیث ثقلین است؛ و از آن بحث‌های جانبی هم که او کرده بود جواب دادم.

وقتی ما شرکت کردیم یک نفر هم از سعودیه بود. رئیس دانشکده الهیاتی که دولت سعودیه در احسا تأسیس کرده و تدریجاً پی بردیم که اصولاً او تعزیه گردان این سمینار است و من در جلسات خصوصی، صحبت‌های زیادی با او داشتم و توجه دادم او را که شما آمدید برای این‌ که اینجا را کنترل کنید. از کسانی که در آن سمینار شرکت کرده بودند، غیر از ما آقای دکتر رمضان بوطی از سوریه، استاد دانشکده شریعت و آقای دکتر عبدالله خیاط، استاد دانشگاه اردن و وزیر سابق اوقاف بود که قبلاً هم من با او سابقه داشتم؛ و یک نفر از هند بود ولی عمده کسانی که آنجا حاضر بودند از خود ترکیه و اساتید دانشکده‌های الهیات ترکیه بودند و رئیس این سمینار، آقای دکتر علی اوزاک بود که قبلاً رئیس دانشکده الهیات بوده است و شخصی با نفوذ و روی هم رفته آدم خوب و مطلعی بود. در هر حـال مـا احساس کردیم که در سخنرانی آزاد نیستیم. سخنرانی‌ها، به نصف که می‌رسید می‌گفتند: وقت تمام شد، و سعی داشتند که آنگونه که ما مایل هستیم نگذارند. ولی در عین حال در بحث‌هایی که پیش می‌آمد هر کسی بلند می‌شد صحبت می‌کرد، ما هم هر کدام به مناسبت‌هایی در بین، بلند می‌شدیم و صحبت می‌کردیم وطـوری بود که ما در حقیقت بر جلسه احاطه پیدا کرده بودیم.

آقای سبحانی، تقریباً مقاله‌اش را اجازه ندادند بخواند و مقاله‌ی ایشان را هم چاپ نکردند. در مجموعه دکتر حجتی مقاله‌اش درباره عدم تحریف قرآن بود. وهمان نماینده سعودی گفت: من اولین بار است که از ایشان می‌شنوم که شیعه قرآن را تحریف شـده نمی‌داند و یک حسن اثری بخشید.

روز آخر قرار بود قطعنامه را بنویسند. از طرف ما، آقای سبحانی و آقای دکتر آذرشب رفتند و در بین، دکتر آذرشب آمدند به من گفتند: این‌ها می‌خواهند در قطعنامه بگذراند که هر که به صحابه ا‌هانت می‌کند و یا قرآن را محرف می‌داند، کافر است. من برخاستم و رفتم و گفتم که ما نه فقط از شیعه داریم، از اهل سنت هم داریم که بعضی از آیات را تحریف شده می‌دانند. یا قرائت مختلف است، یا روایات مختلف است. ما نمی‌توانیم حکم کنیم به کفر این‌ها، به خطای این‌ها. می‌توانیم حکم کنیم، این‌ها مخطئ هستند و ما قبول نداريم و اتفاق مسلمین است، شیعه و سنی بر عدم تحریف قرآن [معتقدند]. و راجع به صحابه، یک وقت، بحث عدالت آن‌هاست؛ بله، شیعه همهٔ آن‌ها را عادل نمی‌داند؛ ولی به طور کلی احترام و کرامت صحابه را نگه می‌دارند. و ما کسی را نداریم به آن صورت که شما می‌گوئید، باشد. از دم، همهٔ را یا کافر بداند یا غیر عادل که بگوئید این‌ها کافرند. این را هم نمی‌شود گفت؛ خود صحابه یکدیگر را طعن و لعن می‌کردند. اگر بگوئید کسی با طعن، بر صحابه کافر می‌شود، اول آن‌ها را شامل می‌شود.

بعد از بحث، دیدند که این قطعنامه‌ای که آن‌ها می‌خواهند، نمی‌شود. آن هدف هم همین بود. بعد یکی از آن‌ها بعد از این‌ که دیدند غرضشان حاصل نمی‌شود، گفت: پس ما قطعنامه نمی‌توانیم صادر کنیم. خود آقای دکتر علی اوزاک که رئیس ایـن همایش است، برداشت‌های خود را، به عنوان یک بیانیه بگوید. گفت من کـه عـربی آنقدر مسلط نیستم. عبدالله خیاط گفت:

من می‌نویسم. عبدالله هم تمایلاتش با ما بود. مخصوصاً نسبت به اهل‌بیت. وی بعد از انقلاب به ایران آمده بود و می‌گفت که: من دلم باشیعه‌هاست. او هم یک بیانیه‌ای برداشت که شامل این بود که هیچکس از مسلمین، قرآن را محرف نمی‌داند. و همهٔ شیعه و سنه اتفاق دارند. واگر کسی، امـر بـرایش مشتبه شـده و چنین تصوری کرده «هو مخطئ باتفاق الجميع (او به اتفاق نظر همهٔ، خطاکار است.) و اما راجع به صحابه، در نظر مسلمین، عدالت آن‌ها و یا کرامت و احترام آن‌ها محفوظ است و مسلمان‌ها همهٔ برای آن‌ها احترام قائلند و اتفاق نظر در این جهت است و خلاصه همین بود.

در هر حال همایش خیلی خوب بود. مفید بود. در آخر آقای دکتر علی اوزاک عین همان بیانیه را از قول خودش خواند و جلسه تمام شد.

و برداشت ما و کسانی که در آنجا بودند، مخصوصاً شیعیان این بود که، خیلی قوی کار شده بود، و می‌گفتند: هیئتتان قوی بود، احاطه کردید، و آن‌ها به نتیجه نرسیدند. وخودشان هم این را احساس کردند. و بعد از مدتی که مقالات را چاپ کرده بودند، فرستادند. یک مقاله از دکتر موسی موسوی نوه مرحوم آیة الله اصفهانی گرفته بودند که او خودش آنجا حاضر نبود، مقاله‌اش هم مطرح نشده بود. در آخر آن مجموعه، گذاشته بودند که همان حرف‌هایی که در رد شیعه دارد آنجا بود. و چنین وانمود می‌کردند که او هم در جلسه بوده، در حالی که نبوده. کار دیگری که کرده بودند این بود که کسی که زبان ترکی وحروف لاتین را می‌شناخت گفت که: مقالات شما را ترجمه به ترکی نکردند، در حالی که مقالات خودشان، ترجمه ترکیش هم هست در این مجموعه.

علامه عسکری: روی هم رفته شما احساس کردید که و‌هابیت با این سمینار می‌خواستند ضربه بر شیعه بزنند.

واعظ زاده: بله، در نتیجه، این بود که: احساس کردیم، اصـل همایش به دست و‌هابيت تشكیل شـده است و آن نماینده سعودی هـم اشـراف بـر کـار‌ها داشت؛ و می‌خواستند به شیعه ضربه بزنند، مخصوصاً در قطعنامه که بنا داشتند، مِن غير مستقيم شیعه را تکفیر کنند. والحمدلله موفق نشدند.

علامه عسکری: جزاكم الله خيرا

جناب آقای دکتر حجتی شما در همایش شناخت تشیع که در ترکیه اقامه شـد شرکت داشتید، خواهشمندم که بینشتان را در اقامه‌ی این همایش و نتایجی که به دست آمده بیان فرمائید.

دکتر حجتی: بسم الله الرحمن الرحيم. من احساس کردم انگیزه این همایش این بوده که: تشیع را در تمام ابعادش با توجه به مقالات بسیار متنوعی که نوشتند، زیر سؤال ببرنند. و خوشبختانه این‌ها مقالات را قبل از آن که همایش آغاز شود، قبلاً به ایران فرستادند که مدعوین ایرانی، بتوانند پاسخ‌های سنجیده‌ای برای این اشکالات و ایرادات و یا شبهاتی که داشتند، داشته باشند. اجمال مسئله این است که این‌ها حسن نظری نسبت به این مطلب نداشتند. مثلاً یک هدف معصومانه، مد نظرشان باشد، که شیعه را بشناسند یا شیعه را آنطوری که هست معرفی کنند. این‌ها هدفشان این نبوده، نقطه‌های ضعفی بود که جستجو می‌کردند. در کنار و گوشه‌های کتاب‌های خودمان با استمداد از بسیاری از روایات که از نظر ما ارزش و اعتباری ندارد، تا این مقالات را سامان بدهند و مقالات را هم سامان دادند؛ و در نتیجه ظاهر خوبی داشت؛ اگر پاسخ داده نمی‌شد. ظاهرش دارای جاذبه بود و مستند بود. یکی از نکته‌هایی که در این همایش برای من جالب بود، این بود که متعصب، در اساتید ترکیه دیده نمی‌شد، یعنی وقتی که ما در رد این مقالات مطالبی را نوشتیم یـا به صورت خطابه ومقالات خودمان آن را القا کردیم، مورد تحسین آن‌ها واقع می‌شد. حتی «رمضان بوطی» بعد از سخنرانی من، رفت پشت تریبون و گفت که: سید کار را یکسره کرده و ما دیگر حق تهمتِ تحریف را به شیعه نداریم؛ و یکی از علمای سعودی هم گفت: اگر من از مکه تا استانبول برای شنیدن سخنرانی فلانی می‌آمدم، «ما كنت خاسراً» (زیان ندیده‌ا). وبعد هم با این سخنرانی تقریباً احساس کردیم که نویسندگان خیلی متعصب نبودند. اما محوری که این نویسندگان را وادار کرده بود برای نگارش چنین مقالاتی را که در صدد یافتن نقطه‌های ضعف بودند صرفاً، هدفشان معرفی شیعه نبود؛ و در این همایش به نظر من هزینه زیادی مصرف کردند. بیش از‌اندازه‌ی معمول، در بهترین هتل‌ها، همایش اقامه کرده بودند. مدعوین هم زیاد بودند. و هزینه زیادی را باز متحمل شدند. گویا از جای دیگر هم به این‌ها کمک شده بود. در این جهت شاید از جای دیگر سرنخ گرفته بودند که من تصریح نمی‌کنیم و خوشبختانه به برکات عنایات اهل البيت عليهم السلام این همایش به نفع شیعه تمام شد. شیعه را بهتر شناختن و خوشحال بودند از این‌ که چنین شد و می‌گفتند: ما آنچنان که باید و شاید اطلاعات نداشتیم از جزئیات امر، کلیاتی به گوشمان می‌رسید. در کتاب‌های شما می‌دیدیم، ولی با بحث‌هایی که شما داشتید، ولو در ضمـن محاورات روزمره‌ای که باهم می‌نشستیم و داشتیم دریافتیم که شیعه آنطور که آن‌ها نوشته‌اند فکر نمی‌کند. والسلام

مصاحبه آقای معز الدین درباره همایش:

حضرت علامه عسکری، از این‌ که درخواست مارا پذیرفتید و می‌توانیم از محضر جنابعالی بهره‌مند شویم، بسیار سپاسگزاریم.

علامه عسکری: ارزیابی همایش سنت پیامبر(ص) در ترکیه، نیازمند بحثی مفصل است که در این فرصت، فشرده بیان می‌شود:

 سال قبل، همایش دیگری با حضور دانشمندانی از ایران برگزار شد، با ارزیابی همایش سال گذشته، این سمینار نیز بررسی می‌شود. قبل از ارزیابی هر دو سمینار، لازم است مقدمه‌ای بیان کنم: دشمنان اسلام چه غرب و چه صهیونیسم (استکبارجهانی) خیال می‌کردند اسلام دیگر توان خود را از دست داده، و در جایی حکومت نخواهد کرد. آن‌ها بعد از این‌ که چندین حرکت اسلامی‌ را در مصر، عراق، اردن و دیگر کشور‌ها سرکوب کرده بودند، گمان نمی‌کردند حرکت و جنبش دیگری پدید آید، اما قیام بنیانگذار جمهوری اسلامی ‌ایران امام خمینی رضوان الله تعالى علیه و تأسیس حکومت اسلامی‌در ایران و اثر آن در بیداری مسلمانان به ویژه در مصر، الجزایر و دیگر کشور‌ها، سبب شد که برای سرکوبی این قیام صحیح و بیدارگر، توطئه و نقشه‌ای مناسب آن طراحی نمایند. می‌گویم صحیح، برای این‌ که در رأس این قیام یک مرجع تقلید، یک مرجع شیعه‌ای که متخصص در علوم اسلامی‌ بود، قرار داشت. و از آنجا کـه غـرب استعمارگر در طول تاریخ از دو چیز بیمناک بوده و هست‌، اول از علمای شیعه؛ بـرای این‌ که در طول تاریخ، علمای شیعه بودند که با آنان مقابله کردند، داستان تنباکو را همهٔ آگاهند. قیام آیات عظام میرزا محمد تقی شیرازی، (شيخ الشريعه) در عراق عـليه استعمار انگلستان و نیز قیام‌های دیگر مانند قیام مرحوم شیخ فضل الله نـوری، شهید مدرس و حاج ملا علی کنی و دیگران را به خوبی لمس کرده بودند؛ و دوم از عقیده تشیع که همواره برای آن‌ها ناراحت کننده بوده و هست و خواهد بود، زیرا آن‌ها می‌خواهند مسائلی که در کتب شیعه نیست و در کتب مکتب خلفاء هست، به اسلام نسبت دهند. و به آن وسیله، به دین اسلام ضربه بزنند، برای مثال در کتب تفسیر و سیره علماء اهل سنت به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نسبت می‌دهند. هنگامی‌ که ایشان سوره «والنجم» را می‌خواندند، به این آیات که رسیدند « أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّىٰ وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَىٰ [۱]» ـ معاذ الله ـ شيطان بـه ایشان القاء کرد که بگوید: «تلك الغرانيق العُلیٰ. منها الشفاعة تُرتَجیٰ…[۲]» مانند ایـن نسبت‌های باطلی که امثال سلمان رشدی به آن متوسل می‌شوند، در کتب شیعه نیست. در کتب شیعه عصمت انبیاءء و امامان در تمام جهات اثبات شده است که عصمت در اقوال و افعال و مهم تر از همهٔ در امر تبلیغ قرآن؛ و این امر خلاف خواسته دشمنان اسلام است.

 این تلاش دشمنان اسلام برای چیست؟ برای آن که اسلام واقعی که در ایران است به جهان سرایت نکند، تا شمار شیعیان افزایش نیابد، برای سرکوبی انقلاب ایران و ممانعت از رسوخ تشیع واقعی، غرب مسیحی و بعضی حکومت‌های بلاد اسلام متحد شده! و متأسفانه جنبش نوپای شیعه‌ی عراق را هم که از ایران قوت گرفته بود، سرکوب کردند تا درس عبرتی برای دیگر مسلمانان شوند، همانگونه که گروه طالبان را در افغانستان تجهیز کردند تا به مسلمانان ضربه بزنند.

 بـرای استکبار جهانی خطرناکتر از این دو همسایه ایران شیعی (عـراق و افغانستان)، ترکیه است. برای آنان اهمیت زیادی دارد، ترکیه پل ارتباطی ایران با اروپاست و در واقع ترکیه، می‌تواند اسلام را به غرب رسوخ دهد؛ ترکیه دشمن دیرینه اروپا بوده است؛ غربی‌ها و دشمنان اسلام از زمانی که به دست آتاتورک در ترکیه، الفبای عربی را به لاتین و تعطیلی جمعه را به یکشنبه تبدیل کردند و بدلیل مبارزات علمای شیعه، در ایران چنین توفیقی را نداشتند. قدرت تشیع و کارآمدی آن را بیشتر فهمیدند.

 و اکنون که می‌بینند ملل تحت ستم جهان، تحقق آرمان و آرزوی خود را در جمهوری اسلامی‌ایران متجلی است، تغییر روش داده و تدابیری ‌اندیشدند تا بتوانند جهانیان را نسبت به شیعه بدبین سازند. به ویژه در ترکیه با خصوصیتی که بیان شد.

 اولین قدم برای دور کردن مسلمانان ترکیه از ایران، در همین دو همایش بود، که توسط مؤسسه «وقف الدراسات الاسلامية» مرکز تحقیقات اسلامی ‌با ریاست آقای علی اوزاک برپا شد. در اولین همایش، نطق افتتاحیه جلسه توسط دکتر «عبدالله المصلح» از جامعه و‌هابيت سعودی ایراد شد، که نظر وی در مورد شیعه، هـمان نظر مستشرقين درباره اسلام است. عبدالله المصلح حتی تا به آنجا پیش می‌رود که عنوان می‌کند: «مذهب شیعه در زمان پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) وجود نداشته است»!

وی اضافه می‌کند: «إن التشيع ابتدأ بعد مقتل سيدنا الحسين» (تشیع پس از کشته شدن آقای ما حسین پدیدار شد).

 علی اوزاک نیز می‌افزاید: «وقد تطورت الشيعة الامامية، تحت حماية بعض الرؤساء و الدول التي حكموا ایران تطوراً ملحوظاً[۳]»: شیعه امامیه در سایه حمایت برخی سلاطين ودولت‌هایی که در ایران حکومت کردند به شکل چشمگیری دگرگون شده است‌؛ و ادامه می‌دهد: «بویهیون» (آلبویه) بودند که سبب تطور و دگرگونی بزرگ در کلام و فقه شیعه شدند. در همان نشست حجة الله جودکی پاسخ داده‌اند که: «تشیع نه از ایران است و نه در ایران ساخته و پرداخته شده است».

سخنران دیگری می‌گوید: تشیع نظریه است، علم نیست. چـون هـر امـری اول نظریه است بعد علم می‌شود، او چنین می‌گوید: «أخذت النظرية الامامية الاثنىٰ عشرية شكلها النهائي من اوائل القرن الثالث الهجري[۴]» تئوری مکتب شیعه دوازده امامی‌(تشیع) شکل نهایی‌اش را در اوایل قرن سوم هجری پیدا کرده است.

و نتیجه می‌گیرد: «والشيعة الحالية تقاليد أكثر من كونها دين و لايمكن القول بأنها من اهل الكتاب و نقد الشيعة و مناقشتها على ضوء القرآن مهم جداً بالنسبة للمستقبل» عقیده شیعه امروز بیش از آن که دین باشد عادات و تقاليد است و نمی‌توان گفت از کتاب خدا گرفته‌اند. نقد وبررسی شیعه در پرتو قرآن، برای آینده بسیار مهم و جدی است. ما با این‌ها، در امر قرآن مناظره داریم. بعد می‌گوید: «لا يمكننا أن نشاركهم في مثل الآراء التي تعبر أن جمع القرآن تم في عهد النبي (ص) على ما هو عليه» ما نمی‌توانیم با برخی از عقاید آنان هماهنگ گردیم. آنان می‌گویند: جمع آوری قرآن در زمان رسول خدا (ص) به انجام رسیده است!

پیروان مکتب خلفاء عقیده دارند قرآن، زمان عثمان جمع آوری شده است. ولی ما شیعه عقیده داریم انجام این مهم، زمان پیامبر بوده است. بعد از آن دکتر علی اوزاک به نقد دیدگاه شیعه دوازده امامی‌در تفسیر پرداخته و…

دانشمندی پاکستانی در رد نظریه او می‌گوید: : بهتر است که ما بدون آن که به محاکمه صحابه گرامی ‌پیامبر بپردازیم، اجماعی از آرای صحیح را پذیرفته وغير صحيح را کنار بگذاریم.[۵] بعد می‌گوید: خدا روز قیامت بین ایشان حکم می‌کند «ويحاسبهم و يعطى كلا حقهم» و به حسابشان می‌رسد وحق هر یک را ادا می‌فرماید؛ و می‌گوید: «لأن كل شيء يقع في الكون ليس لإرادة الله وحكمه» زیرا هرچه در عالم هستی پدید آید مخالف اراده وحكم خدا نیست[۶]«لا تعلم كنهها لأن الله تعالى خالق الخير و الشر» ما ریشه آن را نمی‌دانیم زیرا خدای متعال آفریننده خیر وشر است، یعنی: خیر و شر را خدا انجام می‌دهد!

سپس استاد دکتر محمد جمال شوف أوغلى استاد «دانشکده الهیات دانشگاه ۹سپتامبر» در مقاله خود: «الحديث عند الشيعة الامامية» جایگاه حدیث در نزد شیعه دوازده امامی، می‌گوید: «من المعلوم أنّ اصحاب النبي (ص) الذين يسمون بالصحابة لهم خدمات و جهود ‌هامة في نمو الاسلام و نشره وصون القرآن الكريم و الاحاديث النبوية» روشن است که یاران پیامبر (ص) که صحابه نامیده می‌شوند خدمات و تلاش‌های مهمی در برپائی و نشر اسلام و صیانت قرآن و احادیث نبوی داشته‌اند یعنی: صحابه آنانند که قرآن و حدیث را به مسلمانان رسانیده‌اند و بعد از آن حدیثی از قول پیامبر(ص) بیان می‌کند. و می‌گوید: « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ (الفتح/۲۹)؛ محمد رسول خدا است و کسانی که با او هستند بر کفار سختگیرند…» سپس درباره شیعه می‌گوید: «أقوال الائمة الذين يعتقدون بعصمتهم تعتبر أحاديث» سخن امامانی که به عصمت آنان که معاویه بنیان گذارده است. معتقدند، نزد شیعه حدیث به حساب می‌آید. سپس می‌گوید: «ذكر في كتب الحديث للشيعة آلاف من الاحاديث التي اخترعت باسم الائمة، وبالرغم من رفض علماء الشيعة بعد الكليني تحريف القرآن، فقد ورد في کتاب الکافى بعض الروايات التي تتعلق بتحريف القرآن و تتضمن افتراءات الشيعة على الصحابة الذين ليس لهم أية علاقة بها ولا أصل لها في الواقع حيث أن هذا يكون مانعاً اساسياً من تأسيس الوحدة و التساند بين المسلمین» در کتاب‌های حدیثی شیعه هزاران حدیث ساختگی را به امامان شیعه نسبت داده‌اند و با آن که علمای شیعه بعد از کلینی تحریف قرآن را رد کرده‌اند، در کتاب کافی برخی روایات مربوط به تحریف قرآن آمده است و نیز، این‌گونه کتب حاوی افترا‌های شیعه بر صحابه است؛ افترا‌هایی که نه اصلی دارد ونه زیبنده صحابه است، و این مانع بزرگی است در برقراری وحدت و هماهنگی میان مسلمانان!

آقای واعظ زاده در این مورد صحبت کرده و پاسخ وی را داده‌اند آیة الله جناتی نیز جواب داده‌اند که: «فقهاء الشيعة يرون أن سنة أئمة أهل البيت في جميع الاعصار استمرار سنة رسول الله(ص) على أساس العصمة. فقهاء أهـل السنـة يـرون أن سنة الصحابة قولاً وفعلاً و تقريراً تكشف عن سنة الرسول» فقهای شیعه سنت امامان اهـل بیت را در همهٔ دوران بر اساس عصمت، ادامه سنت رسول الله (ص) می‌دانند و فقهاء اهل سنت، سنت صحابه را در قول و فعل و تقرير كاشف از سنت رسول خدا می‌دانند، مانند این بحث‌ها زیاد بوده است.

سپس به عنوان یک فرقه شیعه از «پایه‌های ایمان و انـواع عبادت‌ها در نزد اسماعیلیه بحث می‌کند، و در بحث دیگر می‌آید «مناقشة آراء الامامية و تقييم‌ها حول موضوعات اصول الدين» نقد و بررسی دیدگاه امامیه در اصـول ديـن و ارزیابی آن. می‌گویند: «وكانت الامامية قد تبنت الآراء الاعتقادية التي تتعلق بموضوع الالوهية في جانب الافراط والتفريط» امامیه دیدگاه‌های اعتقادی مربوط به الوهیت را در حد افراط و تفریط بنیان نهاده است.

ایشان با حمله به فرقه اسماعیلیه خواسته‌اند به تشیع حمله کنند وی در عقاید، توحید، نبوت، عدل، امامت و معاد، مقالات بسیاری دارد که دکتر «آذر شب» جواب او را داده است. در نتیجه، به سبب این‌ که در آن همایش هفت نفر از دانشمندان شیعه شرکت داشتند و سخنرانی کرده و بر هر گفتار غیر صحیحی حق اعتراض داشته و پاسخ می‌دادند. نتیجه آن همایش به سود گردانندگان و‌هابی آن نبوده، بدین سبب دومین همایش را برپا داشتند.

در قسمت دوم مقاله به این مطالب پرداخته شده است.

۱-ورود علامه عسکری به ترکیه با استقبال گرم و صمیمانه نائب رئيس همایش

۲-افتتاح همایش با سخنرانی علامه عسکری در مورد تحریف قرآن توسط مذهب تشیع

۳- ملاقات علامه عسکری با فردی به ظاهر شیعه مذهب که منکر وجود جضرت مهدی (عج) بود.

۴-دانشجویی که تز فوق لیسانس خود را بر اثر سخنرانی علامه باطل دانست

 

[۱]. و با این که دعوت او حق و نبوتش صدق است آیا هنوز هم معتقدید که لات و عزى و سومى یعنى منات به گمان شما دختران خدایند (آیه ۱۹ و ۲۰ سوره والنجم)

[۲]. آن‌ها غرانیق بلند مرتبه‌اند. امید شفاعت از آن‌ها می‌رود.

[۳]. شیعه‌ی امامیه، تحت حمایت بعضی از رؤساء و دولت‌هایی که بر ایران حکومت کردند، پیشرفتی چشمگیر داشته است.

[۴]. نظریه‌ی امامیه اثنا عشر، شکل نهاییش را از اوائل قرن سوم هجری دریافت کرد.

[۵]. این سخن او نشان می‌دهد که ادعای نادرستی در مورد صحابه واهل بیت داشته اند.

[۶] یعنی اگر یزید در جامعه اسلامی‌حاکم شده، خواست خدا بوده است! این عقیده‌ای است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *