در ظهر روز یازدهم محرم ۱۴۴۱ مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری مراسمی در احیاء عاشوراء حسینی در هیأت آل محمد (ص) برگزار نمود. از جمله حاضران در مجلس جناب آقای دکتر عبدالرسول عبایی بود که پس از صرف ناهار، دیداری از مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری کرد و گپ و گفتی دوستانه با اعضای مرکز داشت. از آنجا که دکتر عبایی از فرهیختگان جامعه قرآنی و از دوستان قدیمی خاندان علامه عسکری بود و با شخص علامه مراودات بسیاری داشت، خاطراتی از ایشان را بیان کرد.
خاطره دکتر عبدالرسول عبایی از سفر با علامه عسکری به اردبیل
«روزی علامه عسکری قصد داشتند سفری درمانی به استان اردبیل (برای سرعین و آبگرم سردابه) داشته باشند. به من زنگ زدند و گفتند: «میخواهم بروم. شما هم میآیید؟» گفتم: «بسی سعادت! چی از این بالاتر که من در جوار شما به سفر بروم.» علامه گفتند: «یک هفته میمانیم ها…» گفتم: «چی از این بهتر؟!» علامه گفتند: «ما به دعوت امام جمعه آنجا میرویم ولی مهمانِ استاندار اردبیل هستیم.» من هم گفتم: «باشد». خلاصه رفتیم. تابستان بود و تعطیلی. علامه در مسافرت روی کتابِ «القرآن الکریم و روایات المدرستین» در مبحث راویان غُلات کار میکردند و یکی یکی زیرآب روایاتشان را میزدند. بعد به من گفتند: «عبایی! تو هم بخوان. هر چی به نظرت میآید بنویس.» علامه عجیب روحیهای داشتند! ایشان میدان میدادند و در باره کل کتابِ «القرآن الکریم و روایات المدرستین» خصوصا جلد اولش میگفتند: «بخوان. هر چی از نظر قرآنی، احکام تجوید، قراءات و…، شما هم انتقاد کن.» خدا ایشان را رحمت کند. جالب اینجاست که در این سفر ما را به مهمانسرا برده بودند. اگر چه علامه خاکی بودند ولی من میدانستم معمولا افرادی که دعوت میکنند، برایشان هتلهای ۵ ستاره یا ۴ ستاره میگیرند ولی برای علامه مهمانسرا گرفته بودند و من با خودم گفتم: «چرا اینها این طور کردند؟ نکند علامه را کوچک شمردند؟» بعد روز دوم هم دیدیم که آقای سید ابراهیم رئیسی (رئیس جمهور منتخب مردم در سیزدهمین دوران ریاست جمهوری) را نیز همان جا آوردند. فهمیدم استاندار [وقت] آدم ولخرجی نیست. و همین استاندار به دیدار علامه آمد و بسیار به ایشان ارادت داشت و ماشینی در اختیار علامه گذاشت و علامه عسکری و من با [مرحوم] ابوشهاب (احمد شریف عسکری از پیشکسوتان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از خاندان علامه عسکری) – که ایشان آن وقت محافظ علامه بود – را تا ساعت ۱۱ و ۱۲ شب به آب گرم سردابه میبردند. علامه آن چنان شنا میکردند… ایشان شناگری حرفهای بودند. کسی با ایشان به سفر میرفت اصلا خسته نمیشد. ایشان همهاش اخلاق و ادب و لطف و کرامت بودند. خدا إنشاءالله رحمتشان کند.»
علامه عسکری همراه با امام خامنهای
دکتر عبدالرسول عبایی در ضمن مرور خاطرات اشارهای به بینش سیاسی علامه عسکری کرد. وی در این باره گفت که پیش بینی علامه از نظر سیاسی، علمی و از هر نظری و بینش ایشان این طور بود که قبل از هر حادثهای، ۲۰ سال دیگرش را بررسی میکردند و میدیدند که چه اتفاقی میافتد. دکتر عبایی گفت: «به یاد دارم علامه عسکری با حضرت آقا (امام خامنهای) جلسهای داشتند. بعد از جلسه علامه گفت: «من میگفتم عسکری پیشبینیاش همیشه جلو است ولی با این آقا که ملاقات کردم دیدم از عسکری جلوتر است. من تا ۲۰ سال بعد جامعه را نگاه میکردم که به چه نیاز دارد، ایشان ۵۰ سال دیگر را میبیند.» دکتر عبایی افزود علامه عسکری به حضرت آقا بسیار ارادت داشتند و سپس از نکتهای از علامه نقل کرد: «علامه به من میگفتند همه مراجع تقلیدی که حاضر هستند امثال شهید صدر و آیت الله خویی و غیرهم همه در یک سطحاند. ولی در زمانِ غیبت امام معصوم، همه این علماء و بزرگانی که مرجع تقلیدند، باید همه مطیع حاکم شرع بشوند. و حاکم شرع کیست؟ آن کسی است که ید مبسوطه دارد. خدا علامه را رحمت کند. نکتهای که گوشزد میکردند در دل نفوذ میکرد.»
سخنی در باب فعالیت مرکز العلامة العسکری للدراسات الاسلامیة
دکتر عبدالرسول عبایی در ضمنِ گفت و گو، توجهش را معطوف به مرکز و فعالیتهایش کرد و گفت: «حیف است این دراسات الإسلامیه که مد نظر علامه است پایمال شود و دلسوزتر از بچههایش و یارانش چه کسانی هستند؟! خدا إنشاءالله توفیقتان بدهد و در کنار این فعالیتهای علمی یک حرکت اقتصادی هم باشد تا این فعالیت حمایت شود و امتداد پیدا کند. نگذارید تکیه هزینههای کار بر دوش یک نفر باشد.» دکتر عبایی ضمنِ تأکید بر وجود پشتیبان مالی افزود: «این طور نباشد که فقط از یک کانال حمایت شود و این کانال ممکن است فردا پس فردا قطع بشود و این فعالیت ادامه پیدا نکند… چیزی که مجانی داده میشود روی تاقچهها خاک میخورد.» جناب حجت الاسلام سلیمی (مدیر مسؤول مرکز) به دکتر عبایی اطمینان داد که این فعالیت با توسعه انتشارات به نام همین مرکز إنشاءالله ادامه خواهد یافت.
