سخنرانی ولایت:
راوی: سید احمد عسکری (فرزند علامه عسکری)
در سفری همراه با علامه عسکری به شهرستان دزفول رفتیم. مسؤولین سازمان تبلیغات وقت شهرستان دزفول از علامه خواستند در مراسمی با عنوان ولایت امیر المؤمنین علی (ع) سخنرانی کند. مراسم قرار بود روز شنبه برگزار شود ولی مرحوم علامه به دلیل عارضه قلبی و منع پزشکی، این سخنرانی را نپذیرفت. شب جمعه من در کنار ایشان در اتاق خوابیده بودم. ساعت حدوداً ۱:۳۰ بامداد بود که متوجه شدم حضرت علامه در خواب پریشان و گریان است و حالت عادی ندارد. من بالای سر علامه آمدم و به ایشان گفتم که اگر کسالت شدید است به بیمارستان مراجعه کنیم، ولی ایشان فرمود: «مشکلی نیست». تا نماز صبح بیدار بودم وقتی مرحوم علامه برای نماز بیدار شدند به بنده فرمود: «به آقای قارم (مدیر دفتر امام جمعه شهرستان دزفول) بگو برای سخرانی با موضوع ولایت امیرالمؤمنین میآیم». صبح شنبه به همراه علامه به محل سخنرانی رفتیم علامه عسکری در سخنرانی خود، واقعه همان خواب شب جمعه را بازگو کردند که «در خواب امام حسین (ع) را دیدم و به پای امام افتادم و پایشان را بوسیدم. امام حسین (ع) دست بنده را گرفتند و فرمودند: برخیز برویم تا بپاداریم ولایت امیرالمؤمنین را و من فهمیدم که باید در این مجلس شرکت و سخرانی کنم».